شیوههای ترغیب دانشآموزان به مطالعه و کتابخوانی
کتاب و کتابخوانی راهی برای تقویت روحیهی دینی کودکان و نوجوانان است. مطالعه کتابهای دینی و مذهبی بهکودک و نوجوان کمک میکند تا به درک صحیحی از مسائل دینی دست یابد و پیش از آن که دیر شود به رشد وشکوفایی لازم برسند. کتابخوانی باعث پیشرفت تحصیلی کودکان و نوجوانان میگردد. همچنین مطالعه غیر درسیباعث بالا رفتن سطح فکر، فعال شدن ذهن، افزایش گنجینه لغات و افزایش علم و آگاهی میگردد.
«خواندن داستانهای مختلف، موجب شکل گرفتن ارزشهای گوناگون در ذهن کودک میشود، حساسیت او را رشدمیدهد و احترام به دیگران در او شکل میگیرد رضایتی که کودک از مطالعه بدست میآورد او را متّکی به خود بارخواهد آورد. سؤالهایی که در اثر مطالعه برای کودک مطرح میشود و مقایسههایی که او بین مسائل مختلف میکند درمجموع موجب میشود که او فردی خلاِّ بار آید». (نانسی لاریک 1366)
با بهرهگیری از تخیّل که ضرورت اساسی خلاّقیّت است دنیایی بزرگ و پهناور در مقابل چشمان کودک گشودهمیشود و او قادر میشود آزادانه خیالپردازی کند. کودک در این شرایط هرگز خود را محدود و محبوس در حصارواقعیتها و امور مشهود و ملموس ندیده و فارغ بال هر آنچه را که دلش میخواهد تصور میکند. (غلامعلی افروز1372)
در یونان قدیم بر سر در کتابخانه تبس نوشته شده بود «درمانگاه روح» زیرا مطالعه باعث کاهش ناراحتیهایهیجانی و عاطفی است و کتاب به عنوان یکی از مؤثرترین ابزار پیشگیری از ناراحتیهای روحی و روانی و درمان اینبیماریها شناخته شده است.
وقتی کودک کتابی میخواند و به موضوع تازهای پی میبرد که مورد نیاز و علاقه اوست احساس لذّت و آرامشمیکند زیرا روح کنجکاو او به دنبال کشف حقایق تازهای است و دلش میخواهد هر روز که میگذرد از مجهولات خودکاسته و بر معلوماتش بیفزاید و تا زمانی که به نتیجة دلخواه خود دست نیابد آرام و قرار نمیگیرد و در حقیقت افزایشآگاهی و معلومات خود نوعی لذّت و آرامش معنوی را برای او به ارمغان میآورد که در شخصیّت و رفتار او تأثیربسیاری دارد.
کتابخوانی توانایی کودکان و نوجوانان را در بیان نیازها و خواسته هایشان افزایش میدهد. عدم توانایی در بیانمطالب، نیازها و خواستهها به صورت کلامی و نوشتاری به میزان مطالعه و خواندن بستگی دارد. کسانی که در مطالعه،مهارتهای لازم را پیدا میکنند در این زمینهها توانایی ابراز عقیده را داشته و هرگز از بیان مطالب خویش واهمهای بهخود راه نمیدهند و بدون غلط و دستپاچگی به تشریح مسائل خود میپردازند و همین امر مانع سرخوردگی آنها دراجتماع شده و زمینة مؤفقیت و سعادتشان را فراهم میکند.
مطالعه یکی از بهترین راههای غنی سازی و بهرهوری از اوقات فراغت است. استفاده مطلوب و شایسته از ایناوقات تأمین کننده سلامت روان و رشد و تعالی شخصیت انسان است و بیبرنامهگی و بیتوجّهی به این مهمّ زمینهسازبسیاری از انحرافات و کجرویهای اجتماعی است. مطالعه از کمهزینهترین روشهای گذراندن اوقات فراغت است کهاگر به روش صحیح انجام شود آرامش پایدار و بسیار خوبی خواهد داشت و در پیشگیری از بزهکاری و انحرافاتکودکان و نوجوانان تأثیر زیادی دارد.
آیا عادت به مطالعه امری اکتسابی است؟
عدهای از والدین و مربیان تصور میکنند که عادت به مطالعه امری ذاتی و خصلتی است که فقط در عده خاصی ازافراد وجود دارد و تنها بعضی از کودکان و نوجوانان به دلایل مختلف از جمله کنجکاوی، علاقه و... به آن رویمیآورند و دیگران نمیتوانند اهل مطالعه باشند و شاید براساس همین اعتقاد هیچگونه تلاشی برای ایجاد عادت بهمطالعه در کودکان و نوجوانان خود انجام نمیدهند.
پژوهشهای اخیر در زمینة تعلیم و تربیت ثابت کرده است که عادت به مطالعه یک امر اکتسابی است یعنیهمانطور که یک کودک، خواندن و نوشتن و حساب کردن را یاد میگیرد، میتواند مطالعه را هم بیاموزد. پس بایدروش مطالعه را به او آموخت و او را به مطالعه عادت داد. در این مقاله سعی بر این است که نقش خانواده و مدرسه راهر کدام بطور مجزّا مورد بررسی قرار داده تا وظیفة هر کدام جداگانه مشخص شود.
نقش خانواده در ترغیب فرزندان به مطالعه و کتابخوانی
خانواده، اولین مدرسهای است که انسان در آن درس میآموزد و به عنوان نخستین پایگاه آموزش و پرورش و ازاساسیترین عوامل در تشکیل شخصیت کودک است. خانواده نقش بسیار مهمّی در رشد و پرورش کودک دارد و درتمام جنبههای فردی (معنوی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و...) اثری عمیق و غیرقابل انکار دارد. بایدبپذیریم که اولین عامل مؤثر در ایجاد انگیزه و عادت به مطالعه و کتابخوانی در کودکان «خانواده» است.
شیوههای زیر برای ایجاد انگیزه و عادت به منطالعه و کتابخوانی به خانوادهها پیشنهاد میشود:
1 ـ استفاده از شیوة الگویی زیرا تأثیر الگو و نقشپذیری انسان یک امر طبیعی است که از غریزهتقلید سرچشمه میگیرد:
یکی از کارهای مهم و مؤثری که والدین میتوانند در خصوص همراهی و هماهنگی با فرزندان خود در امر مطالعه وکتابخوانی انجام دهند بردن فرزندان به کتابخانه است. پدر یا مادری که دست فرزند خود را گرفته و حداقل براینخستین بار او را تا کتابخانه همراهی و در انتخاب کتاب کمک میکنند بدین وسیله به او میفهمانند که این کار آنقدرارزش دارد که من همراه تو میآیم و وقت خود را در این راه صرف میکنم. پدر، مادر، خواهر یا برادر بزرگتر برایکودکان کاملترین الگوها برای همانندسازی هستند.
همچنین اگر در خانهای یک کتابخانه هر چند کوچک وجود داشته باشد و قسمتی از آن به کودکان اختصاص یابدمیل و توجه به کتاب و خواندن در آنها تقویت میشود.
بنابراین در خانوادههایی که والدین علاقة زیادی به مطالعه ندارند و اوقات فراغت خود را صرف سرگرمیهاییمیکنند که با کتاب و خواندن ارتباطی ندارد نباید انتظار داشت که فرزندان این خانوادهها به کتاب خواندن و مطالعهعلاقهمند شوند.
2 ـ برای کودکان و نوجوانان خود برنامهریزی کنید.
یکی از ضروریترین نیاهای انسان در زندگی، داشتن یک برنامه مناسب است. هر چند در جامعه ما بسیاری از افرادو خانوادهها به این اصل اساسی و مهم توجّهی نمیکنند ولی معمولاً انسانهایی که طالب موفقیّت و سعادت هستندبرنامه منظمی را برای زندگی خود و فرزندانشان تنظیم میکنند. برنامهای که در برگیرندة تمام نیازهای جسمی و روانیآنها باشد. انجام تکالیف شرعی و دینی، بازی، ورزش، انجام تکالیف درسی، تماشای تلویزیون، همکاری در امورخانه، شرکت در بحثهای خانواده، مطالعه و کتابخوانی و...
3 ـ برای فرزندان خود قصّه بگویید.
قصّه وسیلهای است که میتواند کودکان را پیرامون بزرگترها جمع کند و روابط عاطفی بین آنها را تقویت کند.والدین میتوانند از راه قصهگویی توجه و اعتماد کودکان را به خود جلب کنند و با انتقال آنان به دنیای شادی و تخیّلزمینة رشد و تکامل ذهنیشان را فراهم کنند. کودکان علاقة زیادی به شنیدن قصهها دارند و از این کار لذّت میبرند. آنهابسیاری از اوقات به مطالبی که برایشان میگوییم یا میخوانیم به چشم یک قصهی خیالانگیز نمینگرند بلکه آن رارویدادی واقعی میدانند که در زمانهای گذشته به وقوع پیوسته و همین امر باعث میشود با علاقه و دقّت بیشتری بهاین مطالب گوش دهند. میتوان از این علاقه برای ایجاد انگیزه و عادت دادن آنها به مطالعه و کتابخوانی استفادهکرد. در حقیقت ما با قصهگویی لذّت و شیرینی کتاب و مطالعه را به کام کودکان میریزیم و کودک وقتی بداند که چنینقصههایی شیرین و خیالانگیز محصول کتاب است در آرزوی آن است که خودش هم بتواند بزودی کتاب به دستبگیرد و آن را بخواند.
4 ـ برای کودکان اشعار زیبا و موزون بخوانید.
از آنجا که کلام شعر آهنگین و موزون است به میزان زیادی مورد علاقه و توجه کودکان قرار میگیرد و آنان را بهوادی تخیّل میکشاند. خواندن شعر از روی کتاب برای بچهها در جذب آنان به سوی آن و ایجاد رغبت و عادت بهمطالعه بسیار مؤثر است و در حقیقت همان نقش قصه را ایفا میکند. شعرهای کودکان باید کوتاه ـ ساده و روان بوده وبا آنچه مورد علاقة آنان است ارتباط نزدیک داشته باشد تا بتواند روی آنها تأثیر بگذارد.
5 ـ کتاب را با صدای بلند برای کودک خود بخوانید.
بلند خواندن کتاب نه تنها محتوا و معنای آن را انتقال میدهد بلکه بدین وسیله تصورهای درونی، عشق و علاقهکتابخوان نیز نسبت به افرادی که برای آنها کتاب خوانده میشود منتقل میگردد و یک رابطه عمیق عاطفی بین آنهاپدید میآید.
اگر وقتی که ما مطالب کتاب را میخوانیم با انگشت اشاره کنیم و اجازه دهیم که کودک حرکتهای دست ما را ببیندو تصویرهای کتاب را نگاه کند و ارتباط بین مطالب کتاب و تصویرهای آن را برایش شرح دهیم او احساس مشارکتمیکند و علاقة بیشتری از خود نشان میدهد.
6 ـ کودکان را به کشیدن نقاشی تشویق کنید.
اگر با فرزندان خردسال خود را به کشیدن نقاشی تشویق کنیم و زمینهای فراهم آوریم که آنها با دفتر، قلم و مدادرنگی آشنا شوند گام مؤثری در جهت علاقه آنها به کتاب برداشتهایم. کودک علاقهمند به نقاشی سعی میکندکتابهای مختلف را به دست آورد تا تصویرهای آنها را بکشد و همین جستجو برای یافتن کتاب و تصویرهای زیباعلاقة او را به کتاب بیشتر میکند.
7 ـ کودکان را به بیان داستانها و مطالبی که خواندهاند تشویق کنید.
کودکان علاقة زیادی به بیان مطالبی که خواندهاند دارند و از این کار لذت میبرند. وقتی کودک میخواهد قصهای راکه از زبان فرد دیگری شنیده یا در کتابی خوانده است برای ما تعریف کند باید با صبر و حوصله و اشتیاِ به سخنان اوگوش دهیم و این برخورد ما نشانگر این است که به مطالعه کودک و مطالبی که خوانده است علاقهمندیم. بنابراین اوسعی خواهد کرد این کار خود را ادامه دهد و اطلاعات جدیدتری کسب نماید تا در فرصتهای مناسب به بیان آنهابپردازد و مورد تشویق و تحسین قرار گیرد.
8 ـ از اسباببازیهای کودکان برای ایجاد عشق و علاقه نسبت به کتاب و مطالعه استفاده کنید.
اسباببازی کودک را از دنیای درونیاش بیرون کشیده و او را با دنیای بیرون ارتباط میدهد این بدینوسیلهمیتواند بین دنیای تخیل کودکی خود و دنیای واقع پُلی بزند. ساخت وسایل مطالعه به صورت اسباببازی زمینةفکری خوبی نسبت به کتاب و کتابخوانی در کودک پدید میآورد همانطور که او وسایل آشپزی را دور خودش چیدهو از آنها برای طبخ غذای ساختگی و پذیرایی مهمان استفاده میکند به همان صورت میتواند با داشتن قفسههایکوچک کتاب، میز، چراغ مطالعه و کتاب نقش یک کتابدار یا دانشآموز اهل مطالعه را بازی کند. میتوان با استفاده ازچند تکه مقوا و وسایل ساده این بازی را انجام داد.
9 ـ برای پاسخ دادن به سؤالهای کودکان، از کتاب استفاده کنید.
در بسیاری از موارد بهتر است به جای دادن پاسخ سریع آنها را تشویق کنیم که خود پاسخ مورد نظرشان را پیدا کنندو برای این کار کتابهایی به آنها معرفی کنیم تا پاسخ خود را در آن بیابند. اگر کتابهای مورد استفاده دارای تصویر باشدنتیجة مطلوبتری به دست خواهد داد.
10 ـ برای کودکان و نوجوانان خود کتابها و نشریههای مناسب خریداری کنید.
اگر والدین به خرید کتاب برای کودک اهمیّت بدهند براحتی میتوانند او را بسوی مطالعه سوِ دهند. برای مثالوقتی پدر برای چند روز به مسافرت میرود و کودک با بیصبری در انتظار آمدن او لحظهشماری میکند با آمدن پدرخود را در آغوش او میاندازد و معمولاً اولین سؤالش این است که پدر برایم چه آوردهای؟! ممکن است پدر بستهایشیرینی، اسباببازی و یا لباس برای کودک آورده باشد اما اگر پدر همراه هر کدام از اینها یک یا چند جلد کتابمتناسب سن او آورده باشد به او فهمانده که همانطور که شیرینی، اسباببازی و یا لباس اهمیت دارد کتاب هم دارایارزش است همچنین اهداء کتاب در موقعیتهای مناسب مثل جشن تکلیف و یا تولد میتواند اثربخشی بالایی داشتهباشد.
نقش مدرسه در ترویج فرهنگ کتابخوانی بین دانشآموزان
مدرسه، دومین محیط تربیتی است که تأثیر زیادی در آموزش و رشد شخصیت کودکان دارد. دانشآموزانحساسترین دوران عمر خود را در مدرسه میگذرانند. اگر عوامل تربیتی در مدرسه بخوبی وظیفة خود را انجام دهندمیتوان به سعادت و ترقی جامعه در آینده بطور کامل امیدوار بود. مدیر، مربّی، معلّم، کارکنان اداری، فضا و امکاناتکافی و... از جمله عواملی هستند که تأثیر زیادی در ایجاد انگیزه و عادت به مطالعه در کودکان و نوجوانان دارند که دراین قسمت به نقش و تأثیر هر کدام اشاره میکنیم.
الف) مدیر مدرسه
نقش مدیر در مدرسه به عنوان محور اصلی فعالیتهای آموزشی و پرورشی، بسیار حساس و تعیین کننده است.تجربه نشان داده است موفقیت مدرسه در امور مختلف بستگی زیادی به آگاهی، درایت و برنامهریزی مدیر آن دارد.یکی از شرطهای اصلی رسیدن به نتایج مطلوب در ایجاد علاقه و عادت به مطالعه در دانشآموزان آگاهی و علاقهمدیر مدرسه نسبت به این کار است اگر مدیران مدارس به اهمیّت کار معتقد شوند و خود، محور حرکت باشند سایرعوامل موجود در مدرسه به یاری آنها آمده و موفقیت را قطعی میکند.
ب) نقش معلم
پس از جدا شدن کودک از محیط خانواده، معلم محبوبترین و بانفوذترین فردی است که رفتار کودک را تحت تأثیرجدی خود قرار میدهد هر چند این تأثیر در تمام طول دوران تحصیل وجود دارد ولی دانشآموزان دورة ابتداییبیشتر از دیگران تحت تأثیر افکار، عقاید و رفتار معلم خود قرار میگیرند. آنها معلم را به عنوان یک الگو میپذیرند وکارهای او را سرمشق خود قرار میدهند. اگر معلم بخواهد کودکان را به مطالعه و خواندن علاقهمند کند، لازم استابتدا خود به خواندن بپردازد تا بتواند این لذت را به آنها انتقال دهد. یکی از راههای ابراز این لذت خواندن داستان درکلاس است. همچنین نشان دهد که برای کتابها ارزش قائل است.
ج) روش تدریس معلم
علاوه بر تأثیر عمیقی که معلم به عنوان الگو در ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی دارد روش تدریس او نیز یکی ازعوامل مؤثر در کسب مؤفقیّت است اگر بخواهیم مطالعه و کتابخوانی را در متن فعالیتهای آموزش و پرورش وارد کنیمناگزیریم از روشهایی استفاده کنیم که دانشآموز نیاز به کتاب غیردرسی و مطالعه پیگیر را با تمام وجود احساس کند.یکی از این برنامهها استفاده از روشهای تدریس است که دانشآموزان را به سوی مطالعه کتاب هدایت میکند یعنیروش تدریس فعّال که میتواند دانشآموزان را به صحنة فعالیت بکشاند. خوشبختانه کتابهای جدیدالتألیف فارسی باطراحی فعّالیت کتابخوانی گامی بسیار مثبت در جهت هدایت شاگردان به مطالعه و کتابخوانی برداشته است.
به طور کلی روش تدریسی که دانشآموزان را به کتابخانه و جستجو در جهان پیرامونشان هدایت کند و آنها را بهمطالعه و تحقیق وادارد از بهترین روشهای تدریس است. در تدریس باید روش معلم محوری کنار رود و استفاده صرفاز کتاب درسی به عنوان یک محور از میان برداشته شود تا نتیجه مطلوب از آموزش بدست آید.
معلم نباید همه سؤالهای دانشآموزان را به راحتی پاسخ دهد بلکه باید با انتخاب و معرّفی کتابهای مناسبزمینهای فراهم کند که دانشآموز مطالب مورد نیاز خود را از طریق کتاب و مطالعه بدست آورد حتی برای ایجاد انگیزهبیشتر در اوایل کار میتواند نشانی دقیق مطالب و صفحهها را نیز بدهد. همچنین معلم میتواند پیش از شروع درسجدید کتابهایی را که مکمّل بحث آن است و با تواناییهای دانشآموزان نیز همخوانی دارد انتخاب و به آنها معرفیکند.
اگر معلم هر جلسه همراه خود کتابی به کلاس آورد، به عنوان یک الگوی رفتاری مورد توجه دانشآموزان قرارمیگیرد. معلم آگاه و خردمند برای تنوّع در کلاس درس و برای ایجاد انگیزه نسبت به مطالعة کتابها و نشریهها، کتاب یامجلهی همراه خود به کلاس آورده و نکتهای کوتاه و شیرین برای دانشآموزان میخواند و این گونه بطور مستقیمشیرینی و لذت مطالعه و مراجعه به کتاب را در کام تشنة دانشآموزان میریزد و بدین وسیله مهر و علاقة دانشآموزانرا نیز به خود جلب میکند.
د ـ کتابخانه آموزشگاه
کتابخانه مدرسه دستگاه حرارت مرکزی و روح مدرسه است و حتی بیجا نیست اگر از کتابخانه به عنوان قلبمدرسه یاد کنیم. چرا که این مکان میتواند به فضایی برای تغذیه فکری و روحی همه دانشآموزان و کارکنان مدرسهتبدیل شده و تأثیری شگفت و عمیق بر پیشرفت و سعادت آینده همه دانشآموزان بگذارد. کتابخانه مدرسه دارای دونقش و وظیفه عمده میباشد.
1 ـ ایجاد انگیزه و عادت به مطالعه در کودکانی که هیچ زمینة قبلی برای مطالعه کتابهای غیردرسی نداشتند وخانوادههای آنها به هر دلیل نتوانستند برای علاقهمندی آنها به مطالعه و کتاب کاری انجام دهند.
2 ـ تقویت انگیزه مطالعه در کودکانی که قبلاً زمینه مطالعه در خانواده آنها وجود داشت و تا حدی به خواندن ومطالعه کتاب علاقهمند هستند و تغذیه روحی این دانشآموزان با کتابهای مورد نیازشان.
طبیعی است که کتابخانه مدرسه برای هر گروه از این دانشآموزان باید برنامههای خاصی را تدارک ببیند و حتیمیتواند از وجود دانشآموزان گروه دوم برای تشویق گروه اول استفاده کد.
جذابیت و فضای کتابخانه
فضایی که برای کتابخانه انتخاب میشود علاوه بر بزرگ بودن باید از جذابیت کافی نیز برخوردار باشد. برای اینمنظور باید به تزئین و زیبایی آن توجه کرد البته مقصود تزئینهای پرهزینه و شلوغ نیست بلکه میتوان با استفاده ازتابلوهای زیبای نقاشی که طبیعت، گلها و گیاهان را به تصویر کشدهاند بر جذاّبیت محیط کتابخانه افزود.
فضای فیزیکی کتابخانه عامل مهمی برای علاقهمندی دانشآموزان به مطالعه میباشد که متأسفانه امروزه بسیاریاز مدارس ما فضای مناسبی برای کتابخانه ندارند. امید است مسئولان محترم وزارت آموزش و پرورش و سازماننوسازی مدارس به فکر چارهای باشند تا دستکم در ساخت و سازهای جدید جای مناسبی با وسعت و امکاناتکافی برای کتابخانه مدرسه درنظر گرفته شود. البته این مکان باید طوری ساخته شود که قابلیت تبدیل به کلاس درسیرا نداشته باشد.
چه خوب است از کتابخانه به عنوان کارگاه آموزشی استفاده شود. تشکیل بعضی از کلاسهای ادبیات فارسی،انشاء، تاریخ و... در کتابخانه آموزشگاه و استفاده از این مکان به عنوان کارگاه آموزشی درسهای مذکور در اهمیّت واعتبار کتابخانه افزوده و انگیزهای برای استفاده بیبشتر دانشآموزان از کتابخانه را فراهم میکند.
آموزش روشهای پژوهش مطالعه و تحقیق درباره موضوعهای درسی، طبقهبندی کتابها، چگونگی استفاده ازکتابخانه، روش یادداشتبرداری و... از جمله برنامههایی است که باید در این کارگاه آموزش داده شود.
ه . کتابخانه کلاسی
برای حل مشکل فضای کتابخانه باید در فکر راههای مناسبی باشیم. با بهرهوری از امکانات و شرایط موجودبیشترین استفاده را در جهت ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی و علاقهمند کردن دانشآموزان به کتاب ببریم. مانمیتوانیم نداشتن کتاب و کتابخانه را بهانهای برای نداشتن کتابخوان قرار دهیم. برای جبران بخشی از کمبود فضایکتابخانه در مدارس ایجاد کتابخانههای کلاسی راهحل مناسبی است زیرا این راه یکی از سادهترین و موفقترینروشهای حل مشکل فضای کتابخانه و در دسترس قرار دادن کتاب برای دانشآموزان است.
کتابخانه کلاسی فواید زیر را دارد:
1 ـ به هزینه زیادی احتیاج ندارد و تا حدی مشکل کمبود فضای مناسب برای کتابخانه را حل میکند.
2 ـ در تمام ساعت کار دبستان، کودکان به آن دسترسی دارند و گرفتن کتاب تشریفات خاصی ندارد.
3 ـ کودکان هر روز با دیدن کمد کتابخانه نسبت به مطالعه راغبتر میشوند و کتابها متناسب با سن و ذوِدانشآموزان انتخاب میشوند.
4 ـ معلم میتواند به هنگام تدریس از کتابها استفاده کند تا بر علاقهمندی دانشآموزان بیفزاید.
به وبلاگ کتابخانه عمومی ......
ما را در سایت به وبلاگ کتابخانه عمومی ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3esfarvarinpl6 بازدید : 228 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1396 ساعت: 12:24